تنها درس معارفی که میتونستم بردارم تایمش تغییر کرده و دیگه نمیتونم!! هنوز نمره یکی از درسام وارد کارنامه نشده و سقف انتخابم محدوده، تو ترمیم شاید فقط یک گزینه دارم! (به شرطی که پس از ثبت نهایی هنوز سقف واحدم اجازه برداشتن اون درس رو بده) اونم اینه که با ک کلاس داشته باشم. با ک دو ترم قبل کلاس داشتم که خب با سفید دادن برگه میانترم توجهش بهم جلب شد!! و پس از فراخواندنم به اتاقش!! و طاق شدن تحملم تو اون مقطع اشک ریختم و مقدار قابل توجهی اراجیف گفتم!!! وای خدا:/ آدم چقدر میتونه ابله باشه!!!!!!! چی باعث میشه که آدم بی مقدمه و شناخت از ناراحتی های شخصیش واسه کسی بگه اونم کسی که تقریبا هر روز باهاش چش تو چش ممکنه بشه! و نهایت اون درس رو حذف پزشکی کردم. تدریسش بنظر من افتضاح بود یه آدم تا حدی ابنرمال که سر و ته کلاساش مشخص نبود! و فکر میکردم این درس رو قرار نیست هیچوقت بفهمم!!!! ترم پیش که با یه استاد عمیقا م اون درسو گذروندم نمره‌م جالب نشد!(البته طرز تصحیح برگه ایشونم بی تاثیر نبود!) ولی خب حس خیلی خوبی داشتم و میدونستم گرفتم درسو و کافیه یه دوره وحشی طور سوال حل کنم. الان مرددم با ک کلاس بردارم و با توکل به خدا و تلاش کوبنده خود واقعیمو بهش نشون بدم و نذارم تا ته دیدگاه ویک بودن من رو داشته باشه یا اینکه ممکنه به فنا برم و بهتره که بیخیال شم؟ احتمال زیاد تو کلاس پوینت توحهش خواهم بود خوب یا بد!! میدونی از اینکه جای پام محکم نیست دائما نروسم. کاش شاخ باشم تو رشته‌م :( کاش بدونم کار درست چیه الان.

یه مطلب شاید بسیار طویل باید بنویسم راجع به حس و حال و تردیدهام و وقت کمی که برای تصمیم دارم

بی ربط نوشت: چهر‌ه‌ش ۲۴ ساعت یادم نمیمونه. شاید ینی بیخیال :)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها