چند روزه که تمام بدنم انگار خواب رفته، و این موضوع در کنار آلودگی هوا واقعا واسم اذیت کننده‌س، ۹۷ روزه که مامان و بابامو ندیدم که طبیعتا حس خوبی نیست اما این که از بعضی شرایط پر تنش دورم خوبه! اون شب دلم واقعا گرفته بود از اینکه زندگی چطوری میتونه فاصله بندازه بین خیلی چیزا، با خیلی از آدما. حالم از آدمی که حدود یه سال درگیرش بودم بهم میخوره :) و فکر میکنم کم کم دارم یاد بگیرم که به خودم احترام بذارم! این جمله رو نه به فرم کلیشه بلکه از صمیم قلب میگم هیچوقت از آدما واسه خودتون بُت نسازین. اجازه بدین بیان سمتتون و با چشم سر ببینیدشون! الان هر چی بخوام تایپ کنم آلارم یم نباش تو مخم صدا میده!!! ولی یکم مغرور باشین و اجازه بدین طرف برای اثبات خودش یکم زحمت بکشه. اگه فرقی بین خودتون و دیگران حس نکردین بیخودی وقتتون تلف نکنید. میشه راحت بگم ابله نباشین؟ بخاطر تنهایی، استرس یا هر گُهی با آدم غلط به هررر لحاظ! چه سنی، چه اعتقادی جه فرهنگی وارد فاز صمیمیت نشین. وارد رابطه با آدمی که نمیتونید پیشش خودتون باشین نشین ، خودتونو تخریب نکنید. فکرم درگیره. نمره هایی که تا حالا اومدن خوب نبودن، در واقع اصلا خوب نبودن! ولی من تسلیم نمیشم چون هنوز مدت زیادی نیست که شروع کردم به بهبود بخشیدن اوضاع. روابطم نیاز به کار اساسی داره، عملا نه با کسی صمیمیم نه کسی هست راهنماییم کنه! دروغ چرا گاهی از اینهمه تنهایی به ستوه میامولی دلم نمیخواد با آدمایی که چیزی بهم اضافه نمیکنن دورم رو شلوغ کنم! حس میکنم جمله تلخی گفتم. بیخیال


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها